نگاهی به کتاب گنجینه رنج/زندگی خانوادهای که مصداق تمام بزلهگوییهای ادبی جنگ است
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۰۵۷۱۸
رضیه غبیشی و همسر ایثارگر وی حاج منصور عطشانی بیشک مصداق تمام بزلهگوییهای ادبی جنگ هستند که در طنازی موشکهای کفر بر خاک ایران صبر و استقامتی مثالزدنی از خود به جای نهادند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، زنها همیشه نیمه ناپیدا و نادیدنی وجود مردها هستند. گاهی حرفزدن از گذشته برای آدمها سخت است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کتاب «گنجینه رنج» برگرفته از خاطرات تلخ و شیرین رضیه غبیشی است که بههمراه همسر جانبازش، در سالهای جنگ تحمیلی و زیر آتش توپ و تفنگ و تانک زندگی خود را سپری کردند؛ یعنی 31 شهریور سال 1359 تا بعد از پذیرش قطعنامه 598. رضیه غبیشی همسر پاسدار شهید جانباز حاج محمود عطشانی و دارای 4 فرزند پسر است که 3 فرزند او در بحبوحه جنگ به دنیا آمدهاند. خانم غبیشی در جنگ بهعنوان مترجم، تدارکات و روابط عمومی سپاه فعالیت کرده است. او در تاریخ 7/12/59 ازدواج کرد و بهعلت محاصره شهر، به بندر چوئبده و بعد از آن به جزیره مینو رفته و شرو ع به نوشتن خاطرات جنگ کرد. خاطرات و زندگی زنی که روزگار جوانی و نوعروسیاش را در بحبوحه جنگ سپری کرد و همراه با همسرش ماند تا با خیل عظیم مردمی پیوند بخورد که لحظاتی تاریخی را برای این کشور رقم زدند.
رضیه غبیشی و همسر ایثارگر وی حاج منصور عطشانی بیشک مصداق تمام بزلهگوییهای ادبی جنگ هستند که در طنازی موشکهای کفر بر خاک ایران صبر و استقامتی مثالزدنی از خود به جای نهاده و نه تنها امور جاری آن روزها را برای تسهیل در روند جنگ در دست گرفته، بلکه خانهداری و تشکیل خانواده اختیار کردند تا با این کار خود عنوان کنند که اینجا خانه ماست، گرچه جنگ است، اما اوست که به سراغ ما آمده و ما در عین حالی که از او و چهره کریه آن بیزاریم و به مقابله با آن میپردازیم، زندگی اختیار میکنیم و شهر خود را همچون فرزند خود عزیز میدانیم.
غبیشی در کتاب خود شرح زندگیاش را از هنگام متولد شدن آغاز میکند و آنچه را که در روزگار پیش از انقلاب، پس از آن و در دوران هشتساله دفاع مقدس تجربه کرد، به تصویر میکشد. بخش عمده کتاب به روزهای جنگ اختصاص دارد، به برههای از تاریخ این سرزمین که مردم برای حفظ کشورشان جان خود را کف دست گرفتند و زیر باران گلوله و آتش ایستادگی کردند تا نقطهای از این سرزمین به دست دشمن بیگانه نیفتد. راوی این اثر نیمه پنهانی از مدافعان کشور است که همچون دیگر زنان شجاع روزگار جنگ آنگونه که شایسته است مورد توجه قرار نگرفته، زنی که پا به پای مردان این سرزمین برای کشور خود تلاش کرد و اگر درد و رنجی که بر او تحمیل شد از درد و رنج مردان بیشتر نباشد، کمتر هم نیست.
چند روایت زنانه معتبر از روزهای دفاع مقدس/ از حضور بنی صدر در آبادان تا دیدار با شهید رجایی در بیمارستاننویسنده در مقدمه کتاب آورده است «نمیدانستم بنویسم یا باز هم سکوت کنم. آن هم چندین سال بعد از پایان جنگ! ندایی درونی گفت: بنویس! شاید هنوز کسانی باشند که عاشقند و تشنه شنیدن و من ـ هر چند با فاصله چند سال ـ سرگذشت زندگی نوعروس و تازه دامادی را در دل آتش نوشتم!»
او درباره شروع زندگیاش اینطور میگوید: «پس از آغاز جنگ و در اسفندماه 59 با لباس فرم سپاه بر سر سفره عقد نشستیم و هدف از پوشیدن این لباس رزمندگان بر سر سفره عقد، صراحت آنان بود که از همان ابتدا به همسر خود میگفتند که فردای ما را جنگ رقم میزند و بعد سفره عقد هر رفتی از خانه امکان دارد که بازگشتی در کار نباشد.
از همان ابتدا زندگی مشترک را در جزیره مینو و درست در چند صد متری مرز عراق آغاز کردیم. آبادان آن روزها سرشار بود از کمبودها، اما با بیاهمیتی به این معضلات با آنها خو گرفته و به زندگی خود ادامه دادیم. در جزیره مینو ساختمانی را برای اقامت به ما داده بودند که ضمن استفاده از اتاقی در آن برای زندگی، از آن بهعنوان بسیج روستایی را راه انداختیم و همچنین اقدام به تأسیس ستاد تبلیغات جزیره مینو کردیم. همسران رزمندگان، قطعاً خود را برای روزهای سخت آماده کرده بودند که تن به ازدواج با این عزیزان دادند، به یاد میآورم رشادتهای زنان شهرم را که چگونه در عین انجام وظایف زندگی در آن شرایط سخت و وفور کمبودها در شهر آبادان، چگونه خیال همسرانشان را از بابت مسائل درون خانه آرام نگه میداشتند و در آن شبهای وحشت انگیز، گوشهای را اختیار میکردند و قرآن بر سر میگرفتند، اما لام تا کام از وضعیت موجود گلایه نمیکردند.
در عین حالی که دختری 23 ساله بودم، و ترس و وحشت وجودم را گرفته بود، به مرور جنگ را عادی جلوه داده و به جای ترس از خمسه خمسهها، با شمردن آنها که چگونه سینه زمین و زمان را میشکافند، شب را به صبح میرساندم. در آن روزهای سخت که همسرم به اقتضای حال بد خویش قادر به هیچ کاری نبود، سه کودکم را نیز در بالین داشتم و در راه اهواز به تهران بارها برای معالجه همسرم تردد کردم. در آن سالها گاها از وضعیت بسیار بد مالی برخوردار بودیم، و اغلب برای تهیه مایحتاج منزل خویش، حتی وسایل مورد نیاز منزل خود را برای تهیه مختصر غذایی به معرض فروش میگذاشتم.»
بهرهگیری از نماد، چهره انسانی و مشترکات زبانی و فکری از بخشهایی هستند که در آثار بومی ادبیات مقاومت دیده میشوند. کتاب «گنجینه رنج» علاوهبر داشتن این ویژگیها، شاخصهای بارز و متمایزی در زمینه نقش زنان در ادبیات دفاعمقدس را مطرح کرده است.
در بخشی از کتاب آمده است:
«نگاهی به ساعت مچیام انداختم. نُه صبح را نشان میداد. دل تو دلم نبود. ذوق استخدام تو دلم خانه کرده بود. نزدیک ساختمان کوچک کانون پرورش فکری کودک و نوجوان پیاده شدم. ساختمانی که اول و آخرش فقط یک سالن بزرگ بود و بس! هنوز چند متری با کانون فاصله داشتم که یکدفعه چند هواپیمای جنگنده با صدای وحشتناکشان به طرف پایین شیرجه زدند و دیوار صوتی را شکستند. صدای وحشتناکی تو آسمان پیچید. از ترس جیغ زدم. سرم را به طرف بالا چرخاندم. سه تا بودند. آن قدر پایین آمده بودند که بهراحتی میدیدمشان. چند ثانیه بیشتر نگذشته بود که ناگهان زمین زیر پایم شروع به لرزیدن کرد. با وحشت و ترس به طرف دیواری که چند متریام بود دویدم و روی زمین دراز کشیدم. صداهای انفجار وحشتناکی پشت سر هم شنیده میشد و زمین با هر انفجار میلرزید. انگار قلبم میخواست از سینه کنده شود.
نفسم قابل کنترل نبود! دستهایم را روی سرم گذاشتم و صورتم را به زمین چسباندم و خدا را صدا زدم! چند دقیقه بعد که همه چیز به ظاهر آرام شد، بلند شدم و روی زانوهایم نشستم.
قلبم به شدت میزد! خاک را از صورت و روسریام پاک کردم. دوباره یک انفجار دیگر زمین را لرزاند. جیغی زدم. انگار دویده بودم. نفسم به سختی از سینهام بیرون میآمد! چند لحظه سر جایم قفل شده بودم. رمق نداشتم که بلند بشوم! کاغذ مچاله شده توی دستم کمی دورتر روی زمین پرت شده بود. خیلیها مثل من روی زمین دراز کشیده بودند که با شنیدن آژیر اعلام وضعیت سفید بلند شدند. طرف نامه مچاله و خاکی افتاده بر زمین رفتم. تکاندمش و به در بسته کانون نگاهی انداختم. بیاختیار به یاد مادرم و گریههایش و ترس برادران کوچکم افتادم: وای خدایا! اُما ناراحتی قلبی داره.»
این کتاب در 368 صفحه در سال 1401 با شمارگان هزار نسخه و با قیمت 95 هزار تومان توسط نشر شهید کاظمی منتشر شده است.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: کتاب ادبیات دفاع مقدس جزیره مینو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۰۵۷۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کودکان با شعر زندگی موفقتری خواهند داشت
به گزارش خبرگزاری مهر، امیراسماعیل آذر نویسنده، پژوهشگر و استاد زبان و ادبیات فارسی میهمان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود و با حامد علامتی مدیرعامل کانون برای طراحی و اجرای برنامههای ترویج شعرخوانی و مشاعره در بین کودکان و نوجوانان گفتگو کرد.
امیراسماعیل آذر مجری برنامههای مشاعره محور صدا و سیما در این نشست به دعوت علامتی برای همکاری در حوزه پرورش استعدادهای ادبی و شعری کودکان و نوجوانان ایرانی و ترویج فرهنگ و زبان فارسی در بین بچهها پاسخ مثبت گفت و برای همکاری در این زمینه اعلام آمادگی کرد.
این شاعر و مترجم دیروز شنبه ۸ اردیبهشت و در جمع مدیران کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با اشاره به اهمیت شعر و ادبیات در تربیت کودکان گفت: اگر شعر در وجود کودکان متمکن و جایگزین شود و بچهها با این مفاهیم آشنا شوند آنها در زندگی آینده انسانهای موفقتری خواهند شد. نتیجه یک بررسی گذرا نشان داد که این کودکان در زندگی خود انسانهای آرام و دور از خشونت بودند و آنان محصول شعرها هستند.
اسماعیل آذر ضمن اظهار خوشحالی از حضور در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بهعنوان یک مجموعه ریشهدار گفت: من یک معلم هستم و در دانشگاه تدریس میکنم اما در همه این سالها کانون همیشه یکی از محورهای ذهن من بوده و هر مجموعهای که پشتوانه نداشته باشد محکوم به فناست اما پشتوانه کانون اندیشمندان و شخصیتهای بزرگی هستند که سبب رشد این مجموعه شدهاند و اکنون ما زیر سایه آنها نشستهایم و حرف میزنیم.
وی با اشاره به تاریخ کهن قصه و قصهگویی در ایران گفت: در برخی از دورههای تاریخی و از زمان صفویه، قصهگویی به یک منصب تبدیل شد و در دوران قاجاریه هم ناصرالدین شاه، «قصهگو» یی ویژه داشته و فخرالدوله دختر او این قصهها را میشنیده و مینوشته است.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: آنچه امروز رایج است شعر است که در ایران پشتوانه دارد و در ضمیر ایرانیان نهفته است و همه ما با شعر بزرگ شدهایم. در حال حاضر هم با حرکتهایی که در حوزه ترویج مشاعره راه انداختهایم خوشبختانه تعداد کودکان و نوجوانان علاقهمند به شعر افزایش قابل توجهی داشته است. بچهها دوست دارند شنیده شوند.
اسماعیل آذر گفت: من کانون پرورش فکری را دوست دارم و معتقدم از آموزش و پرورش و صدا و سیما هم میتواند مهمتر باشد چرا که این مجموعه میتواند انسان بسازد در حال حاضر بسیاری از شعرهای بچهها محصول ذوق آنهاست نه دانش و تجربههای نو آنان، به همین دلیل باید بچهها را با شاعران قدیمی آشنا کنیم.
پیشنهاد این نویسنده و مترجم، راهاندازی جریان مشاعره در مراکز کانون سراسر کشور با استفاده از فناوریهای جدید و فضای مجازی بود و او اعلام آمادگی کرد تا مربیان کانون در زمینه آموزش شعر به بچهها تحت آموزش قرار بگیرند و شعرهای بسیار ساده و قابل فهم برای کودکان جمعآوری و منتشر شود.
برای نسل جدید باید از ابزار هنر و ادبیات مانند شعر، داستان و قصهگویی استفاده کنیم
در ادامه حامد علامتی مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سخنانی از اسماعیل آذر بهعنوان یکی از قلههای مسلّم ادبیات و شعر نام برد و گفت: ما به دنبال این هستیم که از تجربههای ایشان استفاده کنیم و درخواست میکنیم در ساخت برنامههایی برای کودکان در حوزه شعر و شعرخوانی به ما کمک کنند.
وی افزود: برنامه ترویج شعرخوانی و مشاعره با سه سیاست محوری سال ۱۴۰۳ یعنی مرکز محوری، مخاطب محوری و نوجوان محوری کاملاً مطابقت دارد.
مدیرعامل کانون پرورش فکری با بیان این که کانون قصد ندارد گرفتار روزمرگی شود، گفت: قصد داریم در این حوزه کارهای ماندگاری را که شمولیت داشته باشد از خود به یادگار بگذاریم. برای نسل جدید باید از ابزار هنر و ادبیات مانند شعر، داستان و قصهگویی استفاده کنیم و البته ابزار رسانه که بسیار مهم است.
وی اهمیت ایجاد یک پیوست رسانهای برای تمامی برنامههای فرهنگی و هنری را یادآور شد و گفت: کودکان و نوجوانان امروز غرق در گوشی هستند و ما باید از ظرفیت رسانهها بهویژه رسانه ملی و فضای مجازی برای ترویج ادبیات استفاده کنیم.
علامتی با تاکید دوباره بر اینکه احیا کانون و بازگرداندن آن به دوران درخشان دهه ۶۰ و ۷۰ شمسی گفت: این امر تصمیمی راهبردی است و قصد داریم هر کار خوبی که انجام شده است ادامه دهیم و تقویت کنیم و اگر میبینیم کاری مناسب زمان فعلی نیست، حتماً تغییر خواهیم داد.
اعضا کانون پرورش فکری گنجینه همیشه درخشان عرصه هنر و ادبیات هستند
در ادامه محمدرضا کریمیصارمی معاون تولید کانون پرورش فکری گفت: اعضای کانون پرورش فکری به عنوان گنجینهای هستند که همیشه در رویدادهای هنری و ادبی و سینمایی کشور درخشیدهاند.
در ادامه سمیهسادات ابراهیمی مدیرکل حوزه مدیرعامل، روابط عمومی و امور بینالملل کانون پرورش فکری گفت: سیاست کانون گسترش زبان و ادبیات فارسی با بهرهگیری از خلاقیت و نوآوری است و ما در این زمینه از طراحی برنامههای ترکیبی برای کشف استعدادهای نوجوانان در قالبهای مختلف استقبال میکنیم.
در ادامه محمدحسین علیمددی دستیار رسانهای مدیرعامل کانون پرورش فکری از حضور اسماعیل آذر در کانون استقبال کرد و گفت: با حضور شما و از راه طراحی برنامههای تلویزیونی و بهرهگیری از قالبها و طرحهای گوناگون و جذاب، نشر کتاب و… میتوانیم به گسترش زبان و ادبیات فارسی کمک کنیم.
در ادامه مجتبی حاذق مدیر آفرینشهای ادبی و هنری کانون پرورش فکری گفت: طرحهای در دست اجرا این مجموعه مانند کارگاههای خوانش متن، یا پروژه استعدادیابی نوجوانان در قالب باشگاه ادبی قاف را ظرفیتهای مناسبی برای اجرای برنامه مشاعره است.
در ادامه عباس محمددینی مدیرکل نظارت بر انتشارات اظهار امیدواری کرد از دیدگاهها و مشورتهای اسماعیل آذر برای ایجاد بانک ایده انتشارات و نشر کتابهایی جذاب و موردپسند کودکان و نوجوانان در حوزه اساطیر و ادبیات کهن در کانون بتوانیم استفاده کنیم.
در ادامه مجتبی دانشور مدیرکل نظارت بر چاپ و توزیع محصولات کانون از ارائه بیش از یک هزار عنوان کتاب در سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران توسط کانون پرورش فکری خبر داد و گفت: امسال در نمایشگاه ۶ تا ۸ عنوان کتاب شعر نوجوان هم رونمایی میشود. سیاست کانون اکنون تجاریسازی محصولات و توزیع آن در همه فروشگاهها و کتابفروشیهای غیر کانون بوده است. مطمئن هستم با حضور آقای آذر انتشار این کتابها وضعیت بهتری پیدا میکند.
در پایان این نشست اسماعیل آذر با همراهی مدیرعامل کانون پرورش فکری از کتابخانه مرجع کانون بازدید کرد و به عضویت افتخاری این کتابخانه درآمد.
کد خبر 6091114 زینب رازدشت تازکند